به گزارش قدس آنلاین، بنا بر دادههای حاصل از پیمایش سنجش سرمایه اجتماعی کشور در سال ۱۳۹۴ که از سوی دفتر طرحهای ملی و مرکز رصد اجتماعی انجام شده و به سنجش ۱۶ ویژگی رفتاری و اخلاقی اشاره دارد؛ ۶۷ درصد جمعیت مورد بررسی اظهار کردهاند که زیاد و بسیار زیاد دروغ میگویند.
«رشتههای زندگی اجتماعی ما چنان با دروغ به هم پیوسته است که غالباً بی آنکه قصد و ارادهای داشته باشیم دروغ میگوییم و کسی که ادعا میکند هرگز دروغ نمیگوید به نظر من حتی به خودش هم دروغ میگوید...»، این بخشی از مقالهای است که در سال ۱۳۴۰ در یکی از نشریات به چاپ رسیده که حکایت از درد کهنهای درجامعه ما دارد که همچنان روبه گسترش است.
دکتر امیر محمود حریرچی، جامعه شناس در همین باره میگوید: مطابق نظریات روانشناسی و جامعه شناسی چنانچه افراد در قبال رفتارشان مورد تأیید قرارگرفته و تشویق شوند به شیوه خود ادامه میدهند. دروغگویی نیز همین وضعیت را دارد و برای اغلب ما از کودکی نهادینه شده است. به طوری که کودکان برای رهایی از تنبیه والدین به دروغگویی متوسل میشوند، درحالی که اگر والدین در برابر خطاهای فرزندان به آموزش و گفت و گوی منطقی بپردازند دیگر کودکان از دروغ به عنوان ابزاری برای غلبه بر تحقیر و توهین و احقاق حق خود استفاده نمیکردند. این درحالی است که امروزه درجامعه ما بزرگسالان نیز برای رسیدن به اهداف خود مکرر دروغ میگویند.
وی ادامه میدهد: در گذشته مردم بیش از امروز به صداقت پایبندی نشان میدادند. چنان که والدین به فرزندان تأکید میکردند: دروغگو دشمن خداست و خود به این امر باور داشتند. در واقع گذشتگان ما توجه داشتند که «نان دروغگویی را نخورند» درحالی که ما امروزه بسیار نان از دروغگوییهایمان میخوریم. این موضوع را میتوان در کسب وکار، روابط خانوادگی و اجتماعی به وضوح دید؛ چرا که تصور میکنیم اگر با صداقت پا پیش بگذاریم و واقعیتها را بگوییم مشتریها و یا دوستان و نزدیکانمان را از دست میدهیم اما در گذشته میگفتند: همه راست میگویند مگر خلافش ثابت شود و امروز مردم جامعه اغلب میگویند: صداقتی وجود ندارد مگر آنکه خلافش ثابت شود.
این استاد دانشگاه تأکید میکند: با بررسی بسیاری از ناهنجاریهای خانوادگی و اجتماعی میتوان رد پایی از دروغ را در آنها دید برای نمونه بخشی از آسیبهای جدی جامعه ما رشد خشونت و نزاع است که عامل اصلی آن نبود اعتماد اجتماعی است. همچنین از ملموسترین شیوههای خشونت باید از خشونت کلامی یاد کرد که جلوهای از آن را میتوان دروغگویی دانست.
بار مثبت یک آفت
در فرهنگ ما دایره واژگان در زمینه دروغگویی و جلوههای آن بسیارغنی و قابل توجه است، چنان که از زرنگی به عنوان صفتی پسندیده تا اوصاف ناخوشایندی چون فریبکار و کلاش را در برمی گیرد که همه نشان از فراگیری این رفتار نکوهیده است.
دکتر حریرچی در این باره میگوید: به دلیل کثرت این رویه ما با عناوین و صفاتی چون دروغ مصلحتی یا شوخی کردن سعی در توجیه صدمات و آثار آن داریم. از همین رو در جامعه دلمان برای راستگوها میسوزد، چون با عناوین و انگ هایی مثل ساده و بی دست و پا شناخته میشوند و در مقابل، اغلب دروغگوها را با صفاتی چون زرنگ، سر زبان دار ومواردی دیگر که بار مثبت دارد و نشانه موفقیت است؛ میشناسیم.
جامعه- محبوبه علی پور: بنا بر دادههای حاصل از پیمایش سنجش سرمایه اجتماعی کشور در سال ۱۳۹۴ که از سوی دفتر طرحهای ملی و مرکز رصد اجتماعی انجام شده و به سنجش ۱۶ ویژگی رفتاری و اخلاقی اشاره دارد؛ ۶۷ درصد جمعیت مورد بررسی اظهار کردهاند که زیاد و بسیار زیاد دروغ میگویند.
چرا دروغ میگوییم؟
«رشتههای زندگی اجتماعی ما چنان با دروغ به هم پیوسته است که غالباً بی آنکه قصد و ارادهای داشته باشیم دروغ میگوییم و کسی که ادعا میکند هرگز دروغ نمیگوید به نظر من حتی به خودش هم دروغ میگوید...»، این بخشی از مقالهای است که در سال ۱۳۴۰ در یکی از نشریات به چاپ رسیده که حکایت از درد کهنهای درجامعه ما دارد که همچنان روبه گسترش است.
دکتر امیر محمود حریرچی، جامعه شناس در همین باره میگوید: مطابق نظریات روانشناسی و جامعه شناسی چنانچه افراد در قبال رفتارشان مورد تأیید قرارگرفته و تشویق شوند به شیوه خود ادامه میدهند. دروغگویی نیز همین وضعیت را دارد و برای اغلب ما از کودکی نهادینه شده است. به طوری که کودکان برای رهایی از تنبیه والدین به دروغگویی متوسل میشوند، درحالی که اگر والدین در برابر خطاهای فرزندان به آموزش و گفت و گوی منطقی بپردازند دیگر کودکان از دروغ به عنوان ابزاری برای غلبه بر تحقیر و توهین و احقاق حق خود استفاده نمیکردند. این درحالی است که امروزه درجامعه ما بزرگسالان نیز برای رسیدن به اهداف خود مکرر دروغ میگویند.
وی ادامه میدهد: در گذشته مردم بیش از امروز به صداقت پایبندی نشان میدادند. چنان که والدین به فرزندان تأکید میکردند: دروغگو دشمن خداست و خود به این امر باور داشتند. در واقع گذشتگان ما توجه داشتند که «نان دروغگویی را نخورند» درحالی که ما امروزه بسیار نان از دروغگوییهایمان میخوریم. این موضوع را میتوان در کسب وکار، روابط خانوادگی و اجتماعی به وضوح دید؛ چرا که تصور میکنیم اگر با صداقت پا پیش بگذاریم و واقعیتها را بگوییم مشتریها و یا دوستان و نزدیکانمان را از دست میدهیم اما در گذشته میگفتند: همه راست میگویند مگر خلافش ثابت شود و امروز مردم جامعه اغلب میگویند: صداقتی وجود ندارد مگر آنکه خلافش ثابت شود.
این استاد دانشگاه تأکید میکند: با بررسی بسیاری از ناهنجاریهای خانوادگی و اجتماعی میتوان رد پایی از دروغ را در آنها دید برای نمونه بخشی از آسیبهای جدی جامعه ما رشد خشونت و نزاع است که عامل اصلی آن نبود اعتماد اجتماعی است. همچنین از ملموسترین شیوههای خشونت باید از خشونت کلامی یاد کرد که جلوهای از آن را میتوان دروغگویی دانست.
بار مثبت یک آفت
در فرهنگ ما دایره واژگان در زمینه دروغگویی و جلوههای آن بسیارغنی و قابل توجه است، چنان که از زرنگی به عنوان صفتی پسندیده تا اوصاف ناخوشایندی چون فریبکار و کلاش را در برمی گیرد که همه نشان از فراگیری این رفتار نکوهیده است.
دکتر حریرچی در این باره میگوید: به دلیل کثرت این رویه ما با عناوین و صفاتی چون دروغ مصلحتی یا شوخی کردن سعی در توجیه صدمات و آثار آن داریم. از همین رو در جامعه دلمان برای راستگوها میسوزد، چون با عناوین و انگ هایی مثل ساده و بی دست و پا شناخته میشوند و در مقابل، اغلب دروغگوها را با صفاتی چون زرنگ، سر زبان دار ومواردی دیگر که بار مثبت دارد و نشانه موفقیت است؛ میشناسیم.
وی میگوید: برای جلوگیری از زیان دیدن افراد به دلیل صداقت و راستگویی باید جامعه را اصلاح کرده و نگاه متداول امروز به دروغگویی را به عنوان ارزش تغییر داد و ضد ارزش دانست.
امیر آذرباد، وکیل پایه یک دادگستری نیز در این باره میگوید:با مراجعه به دفاتر حقوقی و مراکز دادگستری میتوان با حجم فزاینده پرونده هایی مواجه شد که حکایت از رشد دروغگویی در جامعه ما دارد. به طوری که درعادیترین پروندههای دعاویی شاهدیم دو شخص بر سر بود و یا نبود موضوعی مانند پرداخت نفقه اختلاف دارند و در اثبات و انکار آن در دادگاه میکوشند!
وی میافزاید: رشد دروغگویی در کاهش اطمینان افراد مؤثر است و کاهش اطمینان افراد به یکدیگر روابط حقوقی افراد را سختتر و کندتر خواهد کرد و این امر می تواند از لحاظ حقوقی، اقتصادی روابط بازرگانی، روابط خانوادگی و بر هر آنچه که بر مبنای اعتماد میان افراد یک جامعه شکل می گیرد اثر گذار باشد.
در قانون دروغگویی جرم نیست
با آنچه گفته شد باید پرسید قانون تا چه حد نسبت به این رویه بازدارندگی دارد؟
حسن احمدی نیاز، وکیل پایه یک دادگستری در این باره تأکید میکند: دروغگویی در نظام حقوقی ایران جز در دو مورد شهادت کذب و امور حدی بدون هر نوع مجازات میباشد. در واقع پرهیز از دروغگویی یک وهن اخلاقی محسوب میشود تا وهنی حقوقی؛ حال آنکه درنظام حقوقی ما اخلاق بدون ضمانت اجرایی است. از این رو به جز موارد یادشده، دروغگویی بدون تعقیب کیفری است وجرم محسوب نمیشود.
وی ادامه میدهد:چراکه برخلاف نظام حقوقی «کامن لا» که دروغگویی در قالب کتمان حقیقت جرم شمرده شده وعقوبت حقوقی دارد درنظام حقوقی روم- ژرمن یا حقوق نوشته، که ایران نیز جزیی از آن محسوب میشود به دلیل آنکه به این مقوله درکتاب قانون اشارهای نشده و به جز موارد ذکر شده، جرم انگاری برای آن تعریف نشده است بدون عقوبت حقوقی میباشد. همین امر نیز سبب شده با وجود مذموم بودن این رفتار شاهد گسترش دروغگویی در جامعه باشیم.
امیر آذرباد اما معتقد است: واقعیت این است که بر طبق اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها، نمی توان تمامی موارد دروغگویی را پوشش داد اما به صورت پراکنده مواردی نظیر مجازات شهادت کذب و یا فریب در ازدواج و نظایر آن با ضمانت اجراهای قانونی مواجه هستند. البته باید پذیرفت که تنها از طریق وضع قوانین نمیتوان به ریشه کنی یا دست کم کاهش دروغگویی امیدوار بود. از این رو تأکید بر عوامل فرهنگی و عقیدتی میتواند اثرگذاری ماندگاری داشته باشد. همچنین باید توجه داشت بیش از آنکه افزایش مجازات دروغگویی در کاهش آن مؤثر باشد قاطعیت در برخورد اثرگذار است.
دکتر حریرچی نیز تأکید میکند: از دلایل وفور دروغگویی درجامعه ضعف عملکرد اهرمهای نظارتی است. چنان که از اثر نظارت درونی بر زندگی افراد کاسته شده و همچنین اهرمهای نظارتی بیرونی که متولی آن دولتمردان وسیاستگذاران هستند نیز نقش چندان جدی ندارند. نمونه روشن این امر را میتوان در وضعیت تبلیغات ما دید؛ چنان که به گونهای نمایش داده میشود که گویی این محصول اعجاز میکنند، اما هیچ نهادی به دنبال راست آزمایی و صداقت این تبلیغات نیست. بنابراین برای کاهش دروغگوییها باید از همین افراد وفضاهای سیاستگذاری و فرهنگ سازی همانند رسانهها شروع کنیم و با مردم صادق باشیم.
وی میگوید: برای جلوگیری از زیان دیدن افراد به دلیل صداقت و راستگویی باید جامعه را اصلاح کرده و نگاه متداول امروز به دروغگویی را به عنوان ارزش تغییر داد و ضد ارزش دانست.
امیر آذرباد، وکیل پایه یک دادگستری نیز در این باره میگوید:با مراجعه به دفاتر حقوقی و مراکز دادگستری میتوان با حجم فزاینده پرونده هایی مواجه شد که حکایت از رشد دروغگویی در جامعه ما دارد. به طوری که درعادیترین پروندههای دعاویی شاهدیم دو شخص بر سر بود و یا نبود موضوعی مانند پرداخت نفقه اختلاف دارند و در اثبات و انکار آن در دادگاه میکوشند!
وی میافزاید: رشد دروغگویی در کاهش اطمینان افراد مؤثر است و کاهش اطمینان افراد به یکدیگر روابط حقوقی افراد را سختتر و کندتر خواهد کرد و این امر می تواند از لحاظ حقوقی، اقتصادی روابط بازرگانی، روابط خانوادگی و بر هر آنچه که بر مبنای اعتماد میان افراد یک جامعه شکل می گیرد اثر گذار باشد.
در قانون دروغگویی جرم نیست
با آنچه گفته شد باید پرسید قانون تا چه حد نسبت به این رویه بازدارندگی دارد؟
حسن احمدی نیاز، وکیل پایه یک دادگستری در این باره تأکید میکند: دروغگویی در نظام حقوقی ایران جز در دو مورد شهادت کذب و امور حدی بدون هر نوع مجازات میباشد. در واقع پرهیز از دروغگویی یک وهن اخلاقی محسوب میشود تا وهنی حقوقی؛ حال آنکه درنظام حقوقی ما اخلاق بدون ضمانت اجرایی است. از این رو به جز موارد یادشده، دروغگویی بدون تعقیب کیفری است وجرم محسوب نمیشود.
وی ادامه میدهد:چراکه برخلاف نظام حقوقی «کامن لا» که دروغگویی در قالب کتمان حقیقت جرم شمرده شده وعقوبت حقوقی دارد درنظام حقوقی روم- ژرمن یا حقوق نوشته، که ایران نیز جزیی از آن محسوب میشود به دلیل آنکه به این مقوله درکتاب قانون اشارهای نشده و به جز موارد ذکر شده، جرم انگاری برای آن تعریف نشده است بدون عقوبت حقوقی میباشد. همین امر نیز سبب شده با وجود مذموم بودن این رفتار شاهد گسترش دروغگویی در جامعه باشیم.
امیر آذرباد اما معتقد است: واقعیت این است که بر طبق اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها، نمی توان تمامی موارد دروغگویی را پوشش داد اما به صورت پراکنده مواردی نظیر مجازات شهادت کذب و یا فریب در ازدواج و نظایر آن با ضمانت اجراهای قانونی مواجه هستند. البته باید پذیرفت که تنها از طریق وضع قوانین نمیتوان به ریشه کنی یا دست کم کاهش دروغگویی امیدوار بود. از این رو تأکید بر عوامل فرهنگی و عقیدتی میتواند اثرگذاری ماندگاری داشته باشد. همچنین باید توجه داشت بیش از آنکه افزایش مجازات دروغگویی در کاهش آن مؤثر باشد قاطعیت در برخورد اثرگذار است.
دکتر حریرچی نیز تأکید میکند: از دلایل وفور دروغگویی درجامعه ضعف عملکرد اهرمهای نظارتی است. چنان که از اثر نظارت درونی بر زندگی افراد کاسته شده و همچنین اهرمهای نظارتی بیرونی که متولی آن دولتمردان وسیاستگذاران هستند نیز نقش چندان جدی ندارند. نمونه روشن این امر را میتوان در وضعیت تبلیغات ما دید؛ چنان که به گونهای نمایش داده میشود که گویی این محصول اعجاز میکنند، اما هیچ نهادی به دنبال راست آزمایی و صداقت این تبلیغات نیست. بنابراین برای کاهش دروغگوییها باید از همین افراد وفضاهای سیاستگذاری و فرهنگ سازی همانند رسانهها شروع کنیم و با مردم صادق باشیم.
نظر شما